لانگ شات
خانه هایی که بر بادساخته شده درگوشه ی چپ تصویر
زورخانه هایی که بربادساخته شده در گوشه ی ناچپ
وسط امٌا مه آلود است
بوی دهان هایی که به زنجیر کشیده اند
درصداهای دزدیده شده ی زنگ زورخانه
مدیوم شات
کبٌاده های موش خورده
درکنار میل های پوک
ومدیومی ازهملت
ومدیوم بابک که  بارقص بندری درخون خویش می غلتد
در این شات
یادداشت های نوشته نشده ی لو رفته
نمای نزدیک ترازقلمی سرگردان
نمایی دورترازلانگ شات
پهلوانانی ترسو
نویسندگانی مفلوک
آوای دمٌام که سنفونی پنجم را می نوازد
درصدای سرناکه چه کنم پری یارُم بشه؟
اوج وفرودی سینوسی دارد
دیالوگ
های مرشد
آنان که دهانشان رابوییده اند
درهیچ گودی میاندارنخواهندشد
های بچه مرشد
این مرشد آلزایمرگرفته است
نه رشد می کند ونه ارشاد می شود
و این نویسندهی مفلوک
ازصدای زنجیرهایی که بربوی دهان اش بسته اند،سرسام گرفته است
میکیس تیودراکیس مارش حکومت نظامی را باچنگ می نوازد
اُدیپ سماع واردنبال پدرش می گرددوهربارخودش را ویران تر می یابد