ادبیات کمی فراتر از شیوه هایی که هست درزمینه ی قصه وشعر.نام من ابوالقاسم فرهنگ است.پیش ازاین به جزشعروقصه های گونه گون یک رمان به نام ((خاطرات یک قاتل)) وبک مجموعه قصه به نام ((درمن خلیده ی چهل سال در من خُفته))برگردان به شعر کودکان ِ((سال نو چینی ها)) و.....به چاپ نرسیده هارمان ((ویرانی))و رمان نوجوانان ((افشین))
چهارشنبه، فروردین ۲۴
Once "burned," what happens to my original feed?
پاره ای وقت هاآدم دربرابر کسی که افتادگی بسیار دارد،در می ماند.گفتگوی خانم هیلاصدیقی (که من شعر ((هی لا))رابرای اوسروده ام باآقای مهدی خزعلی ،ازاین دست است.
دوشنبه، فروردین ۲۲
گم گمانی
گم شدن های مجازی ام
درتار ِتارنماهای ِ تار
تارتَنَک هارافراخوانده اند
تا
تارهای گیسوان ِ تو را
درشبهای تار
برای ِ سرداران ِبر داربنوازند
شانه های کاه گلی ام امّا
بارِ دوری ازگیسوان ِتورا
دراین شب های ِهول وهراس
برنمی تابند
وبوی ِگِل های ِباران خورده رابه پستوهای ِنموروتارتبعید می کنند
باورِ شَلالِ گیسوانِ مواج و آشفته ات دربادهای ِ ویرانگر
بوی کافورراچندان می پراکند که
بویایی ِآسمان ِ گُم شدن های ِغیر مجازی ام را
در هم می کوبد
خُم هم اگر شوی
درزیرِ تاک های گورِمن
شرابی نخواهی بافت
خَم هم اگر
خماخَم ابروی ام
یارای ِاخم های تورانخواهد داشت
کابوس ِیورش های ِ شبانه ی ِ تاتارهای ِ زُلفِ تو
آرامِشِ شبانه یِ رویاهاهایِ کودکانه ام را
تاراج کرده است
اشتراک در:
پستها (Atom)
undefined
undefined قصه وشعر
-
چوپیچه پیچیده که دیگر سایه ام وسرت سرت سلامت نگران سونامی اشک های من نباش چوپیچه پیچیده که بادهای ویرانگر نشانه ...
-
وَ دَرد دَرد دَرد که می دود زیر پوست َم ومی درد جانم بامن بودی عزیزم گفتی جانم جان جانانم من خسته ام خسته ام خاتون خسته از خستگی های خُ...