‏نمایش پست‌ها با برچسب آز/ مرگ اندیشی / عقده. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب آز/ مرگ اندیشی / عقده. نمایش همه پست‌ها

یکشنبه، بهمن ۱

وَ

وَ

دَرد دَرد دَرد که می دود زیر پوست َم ومی درد جانم بامن بودی عزیزم گفتی جانم جان جانانم من خسته ام خسته ام خاتون خسته از خستگی های خُرد خسته ام خسته ام از خستگی ها وخشم ها وخشونت ها وخشونت ها وشهوت ها و وحشت  و خشونت های خُرد خسته ام خسته ام خسته تر از آن َم که شراب چشمانت بامن بودی عزیزم وچشم ها ام یارای خشکیدن دار دار دار دارم زده دوری ات ونزدیکی ات و  درد که از تو رد می شود وبه یاد دوری از یار و دار ودیار ویار یار چونان که در کنارش سر می رود هو هو هو حوصله ام آه آه آخ خسته ام مرگ َم مردی در هم شکسته ودرخود غنوده بود که رویاروی خودش ازهم گسسته بود و پیوسته بود با تبری خونین از زخم بودن ونبودن با تو و قدم آهسته آهسته می رفت و ریشه های اش را می زد و قدم آهسته آهسته و گسسته پیوسته می رفت تادر شراب چشمانت باتو بودم عزیزم و درد که می دود ومی رود باتوکه خودم خودم که تو بودی بودم عزیزم

یکشنبه، فروردین ۲۸

خواستگار سابقم رو یادته؟

دل نوشته ها-شعروقصه
یادته یه یارویی بود که یه مدت باش دوس بودم؟-کدومشون؟
بابا چقدتوخنگی؟یاروکه قرار ومدارمون رو هم گذاشتیم..
-اُه  اُه  آره   اون پسر قدبلنده ی چشم سبزه کاظم؟
بابا تو دیگه کی هستی؟من اسمشم یادم رفته بود تا....
-پسر پیر زنه زینب سلیطه رو میگی؟
حالا میذاری بگم چی شده؟یا شناسنامه ی عمه وخاله شو...
-چی شده فیلت یاد هندسون کرده؟2باره توکوچه بابا  اینات دیدیش دلت هُری ریخته پایین؟
یه دیقه خفه میشی بگم ...
-شانس اوردی زنش نشدی
چه شانسی؟اگه شانس داشتم که حالامفتی مفتی بیوه شده بودم...
  -چی شده؟باز با شوورت دعوات شده ؟یا ردشو زدی اُفتاده دنبال یکی دیگه...
خفه شو دیگه حوصله ندارم.بابا پسره     مُرد.....

undefined

undefined قصه وشعر