‏نمایش پست‌ها با برچسب سعدی/صبر/ذیدگاه/پرورش. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سعدی/صبر/ذیدگاه/پرورش. نمایش همه پست‌ها

شنبه، اردیبهشت ۳

سعدی و3دیدگاه از هزاران



می دانم که ما برای نیفتادن به بلا ،کوشش می کنیم،ازترس ازدست دادن آرامش روزمرّه ،ازترس از دست رفتن خوبی های راستین ویا دروغین روزمرگی،وترس های به جا یا نابه جا؛آدم هایی راکه شاید یادآوری نام آنان به دیگران وخودمان دردسرساز است ؛به فراموشی بسپاریم.این روزها نمونه ی آشکارش فراموش کردن کسا نی است که هنوز 2ماه از نبودنشان نگذشته ولی خودمان را به فراموشی می زنیم ،مبادا خدای ناکرده،یاد آنان مارابه کنشی وادار کند که داشته هامان ؛آسیب پذیرشود.
ازهمین رو؛من هم دیدم یادآوری سعدی،زیان چندانی ندارد_مگرخوانده نشدن نوشته ات – گفتم چیزهای بی زیانی در باره ی او بگویم:
1-سعدی مسدسی(شش پاره ای)دارد کهبا این که سرودهی کوتاهی نیست ولی گزیده گویی درونی اش رادارد.درپایان هرشش پاره اش این بند زیبا می آیدکه :
بنشینم وصبر پیشه گیرم   دنباله ی کار خویش گیرم.
در این بند تکرار شونده،سعدی نشستن و را بدون سکون وبسیارپویا می بیند.به بیانی دیگر پارادُکسی قوی رادر خود پنهان کرده است.  
2-دیدگاه پرورشی نا هم خوان:درجایی می گویند:تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است  .ودرجایی دیگر می گویند:استاد ومعلم چو بُوَد بی آزار  خرسک بازند کودکان در بازار
3-دیدگاه جبری واختیاری: در داستانی در مورد سیری ناپذیری ِآزمندان،به مرگ آن ها اشاره می کند که پایان آزمندی آنان است اگر پیش ازمرگ،دست از سیری ناپذیری  بردارند و((قناعت)) کنند،از بند  آز  رها می شوند واگر نه ،تنها مرگ ،پایانی است بر رهایی آنان از این بند... می گوید:
آن شنیدستی که در صحرای  غور      بارسالاری ؛بیفتاد از ستور
گفت:چشم تنگ دنیا دوست را          یا قناعت پُر کند یا خاک گور

undefined

undefined قصه وشعر