‏نمایش پست‌ها با برچسب گم شد گان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب گم شد گان. نمایش همه پست‌ها

دوشنبه، دی ۶

درمن خلیده ی چهل سال در من خفته (این قصه ُ پیشینه ی قصه ی((از من رمیده ی.....))است{پست قبلی}

درمن خلیده ای که چهل سالُ ،درمن خفته بود و تنها هر از گاهی سربرآورده بود و دیر زمانی بیداری اش نتوانسته بود پایاشود و در برابر ریا و روزمرّ گی وچه وچه وچه ها ُ،بارها وبارها در یاخته هام آرام یافته بود ُ،چندسال پیش از نوشتن این قصه ی 

پُرغصه؛ ُباردیگر ُ ،سر بر آورد و ندا در داد که چگونه مراخفتانده ای؟ به گاهی که نیمه ی دگرم دو ده سال پس از بالیدن تو در روز زایش سه قطره خون از افلاک بر دل خاک پا کشانده است.


(توضیح می دهم ،؛ پیش از این که من این قصه را بنویسم وپیش از این که هدایت موفق شود در آخرین تلاش خود ، خودش را

بکُشَد ، این قصه را نوشته بود. سال ها بعد از نوشتن و انتشار این قصه و چند سال بعد از تولد خاتون این قصه ، چندین گروه ادعا کرده بودند که ، این خون ها از تن آن ها رفته است و هنوز هم معلوم نیست که این سه قطره که روزی شتک زده و در عین حال تا کنون جاری هستند ، از تن که ها رفته است.

پس از بالیدن خاتون و بیدار شدن و جاری شدن اش در تن وجان راوی، گروهی ادعا کرده اند که هدایت ،خود را نکشته و او را کشته اند،چونان صمد،که در قصه ای،دیگرگون شد.

در من خلیده ی چهل سال در من خفته ی بیدارشده ی هر از گاهان ،بانگ  بر آورده است که ؛یکی از سه فطره، مینو شده است و آدم را،آدم به حساب نیاورده و از خود رانده است تا دو باره او را به خود بخواند وقطره ای دیگر،هربیست وپنج روز یک بار شتک می زتد و آدم زایی را می باروراند و از سه دیگر خاتون بر زمین روییده است تا نیمه ی دیکر گم شدگان را کامل کند.


من وخاتون ودر من خلیده ی هر از گاهان،چندی به هم بر آمدیم و با هم نشستیم مست ،تا خواب،هر سه را در ربود. هر سه در هم، رام ، آرمیده بودیم که نرمای خنده ی خاتون ، خاتون و من و در من خلیده ی چهل سال در من خفته ی بیدار شده ی هر از گاهان را،به بیداری کشاند.چون سبب راحویا شدیم ؛قور باغه ای در من و در خاتون ، داشت دُم خود را از یاد می بُرد و بدین سبب سر برآواز بر آورده بود بی آن که آبی باشد وآبشاری.


(توضیح می دهم ؛؛ مدتی است که هرسه به دُنبال گُم شده های خود می گردند و هیچ یک از آن ها دو نفر دیگر را پیدانمی کند،مگر هر از گاهی ....)
،                         خرداد81

undefined

undefined قصه وشعر