دوشنبه، اسفند ۲۳

نه به ستم


هی لا به(( لا))ی تو من شادم    چون توزبندوبندگی آزادم     
هی لا   لا گفته ای به سیاهی
هی لا    لاگفته ای به ستم
هی لا   لاگفته ای به چرنوبیل
هی لا  لا گفته ای به سکوت
هی لا  لابه لای  دروغ گم نشوی هی لا به لای ستم  هی لابه لای لای لای زنجیرهای تانک ومیله های سیاه
  این جا سرزمینی است که  در خانه های امن  پیش نویس شوهای تلویزیونی را تحریر می کنند
  ومیدان های اش چنان از سکوت پرشده اند  که نام خود را درچشم های خون پوش گم کرده اند
ندای ات هی لا به لای(( سکوت چیست به جز حرف های ناگفته)) های  سنگین چرنوبیل های ژاپنی درخروشند وفوکوشیما را هیروشیما می شناسند
 چشمی که لا یه ی خون پوشید        شعرتوازدل  خون جوشید

۱ نظر:

mh-mortaja گفت...

درود........سال نو مبارکا...بر شما وخانواده ی محترم/کار بسیار بسیار خوبی خواندم /حس وشوری که در ان است و کارهای خاص زبانی......راستی در فیس..اگر صفحه ای دارید هم دیگر را پیدا کنیم////چطوره؟

undefined

undefined قصه وشعر